جلوه گری زمستان در سرمای پیرزن کُش
به گزارش وبلاگ وکیل من، هرچند که چیزی تا بهار نمانده است، اما در نیمه زمستان بالاخره هوا به همان اندازه که طبیعتِ این فصل است، سرد شد. شاید روزهایی که در باور پیشینیان به سرمای پیرزن کُش شناخته می شد در روزگار فعلی تا این حد هم سرد نباشد، اما پایان توانست کاری کند که لباس های گرممان را از کمد بیرون بیاوریم و به استقبال زمستانی برویم که هرچند دیر، اما بالاخره خودی نشان داد.
به گزارش وبلاگ وکیل من، چند روزی است که زمستان، دیگر همان پاییز با رنگ و بویی دیگر نیست و برخی شهرهای کشور را سفیدپوش کرده است؛ با این حال اما سهم برخی از این برف، به اندازه دیدن یک استوری در اینستاگرام و یا کلیپی در تلوزیون بوده است. حتی ساکنان یک شهر هم سهم یکسانی از نزولات آسمانی نداشتند و برخی صبح وقتی از خواب بیدار شدند و پرده را به شوق دیدن برف کنار زدند، تنها رد خیسی باران بر خیابان به چشم شان آمد.
چندسالی می شود که زمستان رنگ و بوی سابق را ندارد؛ دیگر وقتی در خیابان قدم می زنید، کمتر بچه هایی را می بینید که از شدت سرما کلاهی بافتنی به سر داشته باشند که تنها از روزنه کوچکی چشم هایشان پیدا باشد؛ کمتر کسانی دستکش به دست دارند؛ سنجش اندازه سردی هوا، بخار خارج شده از دهان نیست؛ صبح ها هنگام رفتن به محل کار و مدرسه کمتر خیابانی یخ زده تا عابرانش با احتیاط گام بردارند که زمین نخورند و احتمالا پوشیدن چکمه آخرین انتخاب افراد برای یک روز زمستانی کمی سرد و خشک است.
البته احتمالا موارد ذکر شده برای تمام شهرهای کشور صدق نکند، اما آنچه که تا همین چند روز قبل در بیشتر نقاط به چشم می آمد، زمستانی کم رمق بود که حالا و کمتر از 50 روز مانده تا آمدن بهار، تصمیم گرفته واقعا زمستان باشد! زمستانی با دو چله بزرگ و کوچک که پیش از این به گواهی خاطرات مادربزرگ هایمان، موسم شکستن یخ حوض و پارو کردن برف از روی بام های کاهگلی به کوچه های تنگی بود که باعث می شد دیواری از برف در وسط کوچه، مسیر رفت و آمد را از هم جدا کند، اتفاقی که شاید تصور آن در روزگار فعلی کمی سخت باشد.
قدیمی ترها 60 روز اول زمستان را به دو چله بزرگ و کوچک تقسیم می کردند؛ چله بزرگ از اول دی تا دهم بهمن و چله کوچک از یازدهم تا انتها بهمن ماه بود و دوره برخورد چله های بزرگ و کوچک زمستان یا به عبارتی روزهای انتهای چله بزرگ و آغاز چله کوچک را که پس از برگزاری جشن سده در دهم بهمن آغاز می شد را چارچار می نامیدند، نامی که احتمالا مخفف چهار چهار (چهار روز انتهای چله بزرگ و چهار روز آغازین چله کوچک) است.
به باور آنها از هفتم تا چهاردهم بهمن سردترین روزهای زمستان است که در گذشته به چارچار معروف بوده است. بنابر باورهای قدیمی این 8 روز زمستان درواقع سردترین روزهای سال است که از آن به عنوان هشت روز سرمای پیرزن کُش نیز یاد می کردند؛ باوری که با توجه به نزدیکی به نیمه زمستان به نظر می رسد امسال هم به واقعیت نزدیک شده است هرچند که واقعا سرمای پیرزن کُش نباشد و حتی لازم باشد برای دیدن برف در شهر خودتان هم سوار ماشین شوید و مسافتی را طی کنید تا ردی از سفیدی را بر کوچه ها و خیابان ها ببینید!
در واقع زمستان این روزها چه از لحاظ اندازه سرد شدن هوا و چه به مدد وجود وسایل گرمایشی پیشرفته با آنچه که از گذشتگان شنیده ایم فرق دارد، اما بعید هم نیست زمانی که ما برای بچه ها و نوه های خود تعریف کنیم که در 13 بهمن 1402 با فنجانی قهوه در دست از پشت پنجره به قطرات ریز برف نگاه می کردیم، یا بگوییم گرم ترین لباس هایمان را پوشیده بودیم که برویم آدم برفی بسازیم، با تعجب نگاهمان کنند و بگویند: مگر اینجا هم انقدر برف می آمده؟
منبع: دنیای سفر