چرا سونامی مهاجرت؟!
به گزارش وبلاگ وکیل من، خبرنگاران- فرایند مهاجرت از ایران درطی سال های اخیر سیر صعودی یافته است. جریانی که به نظر می رسد ریشه در تنگنا های مالی، سیاسی و اجتماعی کشور دارد و گاه می تواند به سرنوشت تلخ خانواده 5 نفره سردشتی در کانال مانش بینجامد.
به گزارش وبلاگ وکیل من، کم نیستند خانواده هایی که به امید فردای بهتر تن به مهاجرت آن هم از جنس غیرقانونی می دهند. هر چند در این باره آمار روشنی وجود ندارد اما نماینده مردم سردشت و پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی با توجه به حادثه غرق شدن خانواده سردشتی در کانال مانش گفته است بیش از هزار نفر از جوانان سردشتی از 5 ماه پیش به خارج از کشور مهاجرت کردند. او گفته بیشتر این مهاجران را مردان و حدود 20 تا 30 درصد را افرادی تشکیل می دهند که به صورت خانوادگی مهاجرت نموده اند.
افزون بر این، به گفته بهرام صلواتی دبیر رصدخانه مهاجرت و عضو هیات علمی موسسه مطالعات جمعیتی کشور در مرداد ماه 98، 30 درصد جمعیت ایران تمایل به مهاجرت داشتند. هر چند شاید به دلایل خاص برنامه قطعی برای مهاجرت نداشتند. درصدی که به نظر می رسد این روز ها با وخاومت اوضاع کشور افزایش یافته باشد.
صلواتی همان موقع همچنین اضافه نموده بود: منبع موثقی درباره اینکه چه تعداد از تحصیل نموده ها یا افراد متخصص یا عادی از کشور خارج شده اند نداریم. آماری هم که وجود دارد نتیجه آنالیز کشور های گیرنده است که آمار مهاجرت های کلی کشور های مختلف را به دست آورده و رتبه ایران را 33 اعلام نموده اند. در حال حاضر 260 میلیون مهاجر در دنیا وجود دارد که سهم ایرانیان از آن 16 میلیون نفر است.
علاوه بر این، بر اساس آمار سالنامه مهاجراتی ایران، جمعیت مهاجران ایرانی در دنیا بر اساس آخرین آمار موجود قابل استناد در سال 2019 میلادی، 9/1 میلیون نفر بود که 29/2 درصد از جمعیت ایران را تشکیل می داد.
این در حالی بود که جمعیت مهاجران ایرانی در دنیا در سال 1990 میلادی، بالغ بر 820 هزار نفر بوده است، که این رقم در سال 2019 میلادی به رقم 9/1 میلیون نفر رسید. به عبارتی، در طی 30 سال گذشته، جمعیت مهاجران ایرانی 3/2 برابر شده است.
همچنین بر اساس داده های سالنامه مهاجرتی ایران، کشور های دارای بیشترین جمعیت ایرانی (افراد متولد ایران) امارات متحده عربی، ایالات متحده آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان، ترکیه، سوئد، استرالیا، کویت، هلند، قطر، فرانسه، نروژ، اتریش، دانمارک، ایتالیا، عراق، سوییس و بلژیک هستند. آمار های سال 2019 نشان می دهد به طور کلی یک میلیون و 301 هزار و 975 ایرانی به این کشور ها مهاجرت نموده اند، درحالی که در سال 1990 آمار ایرانیان مهاجر در کل دنیا 631 هزار و 339 نفر بوده است.
اما چرا در این سال ها مهاجرت و مهاجرت غیرقانونی در ایران افزایش یافته است؟
علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس در این باره در مصاحبه با وبلاگ وکیل من گفت: از قدیم الایام یعنی بیش از صد سال پیش مهاجرت از کشور صورت می گرفت و عمده آن هم برای کسب علم و دانش بود و ربطی به کیفیت زندگی نداشت. این مهاجرت ثابت بود. یعنی قبل از انقلاب بوده و بعد از انقلاب هم همچنان ادامه داشته است و همچنان هم هست که بحثی جداست. اما سه موج مهاجرت دیگر پس از انقلاب داشتیم. موج اول این مهاجرت ها پس از انقلاب اسلامی بود که نیرو ها و هواداران رژیم سابق، هنرمندان و سرمایه دارانی که در کشور کار تولیدی، بازرگانی و خدماتی داشتند به دلیل ناسازگاری با شرایط انقلابی از کشور مهاجرت کردند.
وی اضافه نمود: موج دوم مهاجرت پس از رخداد های سال 78 و کوی دانشگاه و بعد از آن در سال 88 رخ داد که موج دوم اغلب شامل افرادی بود که نگاه سیاسی داشتند. آن ها کسانی بودند که با شرایط موجود سیاسی همخوان نبودند؛ فعالان مدنی یا سیاسی و روزنامه نگاران و در کل روشنفکرانی بودند که با ساختار موجود زاویه داشتند؛ تعدادشان هم کم نبود. آن ها هم مهاجرت کردند و از ایران رفتند، اما موج سوم مهاجرت، پس از فشار های اقتصادی بود که بر کشور ما وارد شد.
او ادامه داد: انگیزه گروه اول به خاطر تغییر ساختار سیاسی- اقتصادی کشور بود. انگیزه گروه دوم از مهاجرت، سیاسی بود و موج سوم مهاجرت ها برای کیفیت زندگی، سبک زندگی و فشار های اقتصادی است که بر آن ها وارد شده و هنوز هم می شود.
شریفی یزدی اظهار کرد: در دو موج دوم و سوم مخصوصاً موج سوم، دیگر پذیرش دانشگاه الزاماً برای ادامه تحصیل نیست بلکه برای آن است که بتوانند به شکل قانونی از کشور خارج بشوند و در جایی مستقر شوند. آن ها عمدتاً به این امید هستند که از ایران به جای دیگری می فرایند و آن جا کاری می نمایند و ماندگار می شوند.
وی اضافه نمود: انگیزه های مهاجرت در دل این سه موج نهفته است. درباره مهاجرت در شرایط فعلی باید بگوییم اولاً میزان و تعداد افرادی که علاقمند هستند که از کشور خارج شوند متأسفانه بمراتب بیشتر از گذشته شده است و معنی داری سنی در آن بسیار بالا رفته است. یعنی اگر در دور اول مهاجرت ها، افرادی قصد مهاجرت داشتند که معدل سنی آن ها بالای 50 سال بود و در دور دوم بالای 30 سال بود؛ امروز می بینیم که صحبت از مهاجرت نوجوانان و جوانان زیر بیست سال است.
این کارشناس اضافه نمود: یکی از خواسته های عظیم بچه های امروزی یعنی متولدین دهه هفتاد و هشتاد از خانواده این است که آن ها را پشتیبانی نمایند تا بتوانند از کشور بفرایند. عمدتاً جذابیت مقصد نیست که موجب این امر شده بلکه دافعه مبداء است که دارد آن ها را به مهاجرت وامی دارد. یک دلیل دیگر هم، شناخت نداشتن دقیق از مقصد است. به دلیل این که طی دو سه دهه گذشته رفت وآمد های ما به کشور های غربی با مسائلی روبرو شده است یک تفکر ایده آلی و کاملاً اتوپیایی و آرمان شهری نسبت به مغرب زمین در کشور شکل گرفته که گویی آن جا بهشت برین است و این طرف مبدأ مسائل. یعنی فضا به سمتی حرکت نموده است که افراد فکر می نمایند که آنچه در شبکه ها و رسانه های اجتماعی و اینستاگرام از غرب می بینند دقیقاً همان غرب است و هیچ معضل و مسئله ای در آن جا وجود ندارد. این تفکر آرمانی باعث شده است که میزان مهاجرت و علاقه مندی به آن به شدت افزایش پیدا بکند. وقتی هم که می فرایند و در آن جا قرار می گیرند تازه با مسائل مهاجرت روبرو می شوند و سختی ها و دشواری های مهاجرت آن روی واقعی مسئله را به آن ها نشان می دهد، اما متأسفانه آن ها این اطلاعات را به داخل کشور منتقل نمی نمایند، چون به هرحال شرایط خیلی از آن ها بهتر می شود و گروهی نیز پشیمان می شوند، اما چیزی نمی گویند.
این جامعه شناس همچنین درباره تفاوت دیگر سه موج مهاجرت در کشور گفت: موج اول شامل کسانی بود که شرایط اقتصادی، موقعیت اجتماعی و تجربه مدیریتی خیلی مطلوبی داشتند. این ها پس از رفتن از ایران هم دوباره آغاز به فعالیت کردند و انسان های موفقی شدند. اما اندکی از آن ها نیز در خود فرورفتند و افسرده شدند. مثلا فردی اینجا تیمسار ارتش بود، ولی وقتی از ایران رفت آن جا نتوانست کاری بکند و افسردگی گرفت.
او اضافه نمود: مهاجران موج دوم هم به مراکز دانشگاهی، رسانه ای و مخازن فکری (Think Thank) جذب شدند. اما در موج سوم به دلیل این که اغلب نه سواد و نه مهارت مناسبی دارند و نه ایده ای سیاسی مشخصی در لایه های پایین کشور میزبان قرار می گیرند. خیلی از آن ها هم به صورت غیرقانونی و به وسیله قاچاق می فرایند. طبیعی است که این امر وجهه ایران را تخریب می نماید و هم برای خود این افراد مسائلی ایجاد می نماید.
شریفی یزدی بیان نمود: پیش بینی من این است متأسفانه به دلیل گران شدن ارز و به عبارت بهتر سقوط ارزش پول ما در ماه ها و سال های آینده شاهد مهاجرت های غیرقانونی و بی برنامه بیشتر آن هم توسط لایه های پایین تر جامعه خواهیم بود که فجایعی به همراه خواهد داشت. مثل اتفاق اخیری که در خصوص خانواده چهارنفره سردشتی روی داد و آن ها در دریای مانش غرق شدند.
این کارشناس درباره دلایل مهاجرت غیرقانونی نیز تشریح کرد: مهاجرت غیرقانونی دو دلیل خاص دارد. بحث اول این است که افرادی که از این سرزمین می فرایند خیلی بیشتر از این که جاذبه مقصد آن ها را بسوی خود بکشاند دافعه مبداء آن ها را به مهاجرت وا می دارد. اما چرا مهاجرت غیرقانونی؟ به این دلیل که ارزش پاسپورت ما الان جزء پنج شش تای ده تای آخر لیست دنیاست؛ بنابراین براحتی به افراد ویزا داده نمی شود. این قدر موانع جلوی راه افراد برای مهاجرت قانونی وجود دارد که خیلی ها عطایش را به لقایش می بخشند. دلیل دوم هم مسئله اقتصادی است. وقتی که شما می خواهید به کشوری مهاجرت کنید یا باید آن قدر توانمندی اقتصادی داشته باشید یا در مقصد کسی باشد که بتواند شما را حمایت کند تا این ذهنیت را برای کسی که ویزا صادر می نماید ایجاد نکند که قرار است بروی سربار و پناهنده بشوید و خیلی دردسر های دیگر.
وی اضافه نمود: عقیده شخصی من این است که مهمترین دلیل، دافعه ماست که الان بخش زیادی از این دافعه به شرایط اقتصادی بر می شود. قبلاً سبک زندگی و اجتماع و این قبیل مسایل هم دخیل بود، اما الان بیشتر وجهی اقتصادی دارد.
این جامعه شناس توضیح داد: غیرقانونی بودن مهاجرت به این دلیل هم است که قاچاق بر ها در باغ سبز نشان می دهند. چرا به این صورت می فرایند به خاطر این که اولاً واقعاً خطرات را نمی شناسند. چند روز پیش من مصاحبه ای تلویزیونی با آقایی داشتم که سابقه کار خلاف داشت. او با حدود چهل هزار یورو سر مرز ترکیه رفته بود. قاچاق بر ها هم پولش را زده بودند و خودش را در بیابان رها نموده بودند. برخی ها در این راه، حتی جان خود را از دست می دهند. اگر پول خوبی داشته باشند هنوز از مرز خارج نشده توسط قاچاق بر ها کشته می شوند. آن هایی هم که با لطایف الحیل خود را به منطقه کاله در فرانسه که سکوی پرش به آن سوی آب است می رسند با خطر غرق شدن روبرو هستند. چون آن ها را به همراه جمعیت زیادی از مهاجران در قایق های بادی و غیراستاندارد می گذارند.
او اضافه نمود: البته یک مانع دیگر هم مثل همین جلوی راه شان است. آن هم هنگامی که بخواهند از ترکیه و به وسیله دریای اژه و سیاه به یونان بفرایند آنجا هم باز با خطر روبرو هستند. این خطر در حد و اندازه ای است که حتی وقتی جلیقه های نجات داخل آب هم به آن ها می دهند این جلیقه ها تقلبی بوده و کار نمی نماید و با اینکه این افراد جلیقه داشتند، اما وقتی قایق برگشته روی آب نمانده و همگی غرق شدند. این خطراتی است که بر سر راه مهاجران غیرقانونی به خصوص آن هایی که با خانواده می فرایند؛ وجود دارد. باید جامعه را از این خطرات مطلع کرد تا به دام قاچاق بر ها نیفتند. همچنین باید یک فکر اساسی برای کشور کرد تا مردم به این شکل تنها راه نجات و بهبود زندگی خود را در مهاجرت نبینند.
منبع: فرارو